جدول جو
جدول جو

معنی گاه نما - جستجوی لغت در جدول جو

گاه نما
(نُ / نِ / نَ)
ساعت، تقویم. گاه نامه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماه نسا
تصویر ماه نسا
(دخترانه)
ماه (فارسی) + نسا (عربی) آنکه در بین زنان چون ماه می درخشد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
کسی که راهی را به دیگری نشان می دهد و او را راهنمایی می کند، راه نماینده، رهبر، پیشوا، نقشه یا هر چیز دیگر که کسی از روی آن راه و مقصد خود را پیدا می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طاق نما
تصویر طاق نما
نمای دیوار که به شکل طاق ساخته شود
فرهنگ فارسی عمید
(نَ مَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند که در 59 هزارگزی شمال قاین واقع شده. جلگه و گرمسیر است و 107 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و شلغم، شغل اهالی زراعت، مالداری و قالیچه بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
کسی که گاه شماری کند. مقوم
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ)
تقویم، و پهلوی آن گاهنامک است
لغت نامه دهخدا
نام شهری از ولایت شروان، (فرهنگ جهانگیری) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نوعی از مزامیر، (فرهنگ سروری) (شرفنامۀ منیری)، نوعی از ساز، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نُ / نِ / نَ)
ایوانی کم عرض که در جلو اطاق سازند، نمای دیوار بصورت طاق که عرض و پهنائی نداشته باشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
نشان دهنده راه، هادی، بلد راه
فرهنگ لغت هوشیار
ایوانی کم عرض که در جلو اطاق سازند، نمای دیوار به صورت طاق که عرض و پهنایی نداشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاه نام
تصویر شاه نام
نام نوعی ساز است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد نما
تصویر باد نما
آلتی که در بلندی برای تعیین جهت باد نصب کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاهنما
تصویر گاهنما
ساعت، تقویم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاه شمار
تصویر گاه شمار
((شُ))
کسی که درباره تقویم و اوقات کار می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گاه نامه
تصویر گاه نامه
((مِ))
تقویم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طاق نما
تصویر طاق نما
((نَ یا نُ))
ایوانی کم عرض که در جلو اطاق سازند، نمای دیوار به صورت طاق که عرض و پهنایی نداشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
((نَ))
پیشوا، هادی، بلد، بلد راه، کسی که مسیر را می داند، رهنما
فرهنگ فارسی معین
((~. نَ))
واژه ای بر بالای صفحه کتاب مرجع که نشانه نخستین یا آخرین مدخل در آن صفحه است. مانند، واژگان... در بالای این صفحه
فرهنگ فارسی معین
ایوان، نمای طاقی، نمای طاقدار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
Guide, Mentor, Facilitator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
facilitateur, guide, mentor
دیکشنری فارسی به فرانسوی
خوش نما، زیبا، خوش ریخت
فرهنگ گویش مازندرانی
خواب نما، خواب نماشدن
فرهنگ گویش مازندرانی
منطقه ی ییلاقی و مرتفع در ارتفاعات جنوب غربی گرگان که از
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
посредник , путеводитель , наставник
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
Facilitator, Führer, Mentor
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
фасилітатор , гід , наставник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
facilitator, przewodnik, mentor
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
促进者 , 指南 , 导师
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
facilitador, guia, mentor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
facilitatore, guida, mentore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
facilitador, guía, mentor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از راهنما
تصویر راهنما
facilitator, gids, mentor
دیکشنری فارسی به هلندی